به گزارش ایوان کتاب نشست شب کتابداری ایران ؛ به صورت مجازی برگزار شد و از طریق صفحه صفحه مجازی مجله بخارا قابلدسترس علاقهمندان بود. این نشست به مناسبت انتشار کتاب «تاریخ شفاهیکتابداری ایران» برگزار شد که به تازگی از سوی نشر کتابداربه چاپ رسیده است. «تاریخ شفاهی کتابداری ایران» حاصل گفتوگوی ابوالفضل نجاری با ۳۳ نفر از پیشکسوتان و اثرگذاران کتابدارای ایران در ۳۳ موضوع مختلف است.
شب کتابداری ایران با سخنرانی مجازی نوشآفرین انصاری، نویسنده و پژوهشگر علوم کتابداری و اطلاعرسانی؛ عبدالحسین آذرنگ، نویسنده و پژوهشگر و بهار رهادوست، کتابدار، نویسنده و شاعر ایرانی همراه بود. در این نشست همچنین ابراهیم افشار، پژوهشگر حوزه کتابداری و اطلاعرسانی؛ فریبا افکاری، رئیس کتابخانه دانشکده مطالعات جهان و عضو هیات علمی انجمن ایرانی مطالعات جهان؛ یزدان منصوریان، دکتری تخصصی علوم کتابداری و اطلاعرسانی از دانشگاه شفیلد انگلستان؛ ابوالفضل نجاری، کتابدار کتابخانه امیرکبیر و گردآورنده کتاب «تاریخ شفاهی کتابداری ایران» و علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا بهصورت مجازی سخنرانی کردند.
بزرگترین ناشران جهان کمترین سهم را در مطالعات نشر داشتند
در ابتدای این نشست، عبدالحسین آذرنگ گفت: تا آنجا که من اطلاع دارم، هیچ حوزه دیگری در ایران، چنین مجموعه شفاهی مدونی در اختیار ندارد. امیدوارم نجاری این اقدام را در بخشهای دیگر این حوزه ادامه دهد. یکی از مباحثی که بنده در گفتو گوهایم در این کتاب به آن پرداختم مبحث نشر کتاب است.
وی عنوان کرد: نشر هیچگاه جزء مباحث اصلی برنامه آموزش کتابداری و اطلاعرسانی در ایران نبوده؛ هرچند در عمل واحدی به نام چاپ و نشر یا واحدی مشابه به آن داریم اما قطعا این واحدها هم پاسخگوی نیاز صنعت نشر در حوزه آموزش نیستند. فقدان این وضعیت درحالی است که اگر صنعت نشر تولید نداشته باشد کتابخانه نمیتواند ماده اولیه داشته باشد. این غفلت پیامدهایی دارد. این قصور و کاستی، مختص ما نیست و کسانی دیگر هم در جهان به این کاستیها اشاره کردهاند.
این پژوهشگر با بیان اینکه من سالها در حوزه نشر ویرایش و جنبههای تئوریک آن مطالعه کردهام، عنوان کرد: هیچ کسی را در جهان به اندازه «فیلیپ الت بک» نمیشناسم که درباره جنبههای نشر، مطالعه و در عینحال اثر منتشر کرده باشد. او استاد دانشگاه نیویورک و مدیر مرکز آموزش تطبیقی در همان دانشگاه است. او درباره رابطه میان نشر و اطلاعرسانی، نشر و علوم اجتماعی، نشر و علوم انسانی و همچنین نشر و رسانهها و چند رشته دیگر مطالعات گسترده داشته است.
آذرنگ اظهار کرد: این استاد معتقد بود به رغم ارتباط تاثیرگذار نشر با حوزههای دیگر، هیچکدام از این حوزهها، این ارتباط را از دیدگاه پژوهشی، موضوع تحقیق جدی قرار ندادند. بررسیها نشان میدهد چند کشور انگلیسیزبان که از بزرگترین ناشران جهان را دارند، کمترین کوشش را در مطالعات نشر به عمل آوردهاند و حتی از طریق کشورهای دیگر از جنبههای نظری حوزه نشر مطلع شدند.
آذرنگ ادامه داد: «فیلیپ الت بک» میگوید؛ «نشر ماده آماده شدهای را در اختیار قرار میدهد، به همین دلیل استفادهکنندگان از آن، این ماده را بسیار بدیهی تلقی میکنند و به صرافت مطالعه درباره آن فکر نمیافتند.». نگاه بدیهی بودن به ماده آمادهشده نشر، بدون توجه به مراحل آماده شدن آن، دقیقا در نظام کتابداری و اطلاع رسانی ایران هم وجود دارد و همین مساله موجب شده که از زمان تاسیس دورههای آموزش رشته کتابداری و اطلاعرسانی در ایران تاکنون؛ از هیچ استاد شاخصی در زمینه آموزش نشر و مسائل آن نمیتوان نام برد.
این پژوهشگر افزود: حتی پایاننامه برتری که سهم شاخصی در مطالعات نشر داشته باشد و به مرحله انتشار عمومی رسیده باشد یا حتی از صاحبنظر و کارشناس نشری که این حوزه آن را تربیت کرده باشد؛ نمیتوان نام برد. این هشدار تلنگری برای سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران گروه های آموزشی دارد.
کتابخانه ملی باید حامی کتابداری اجتماعی باشد
نوشآفرین انصاری در این نشست درباره موانع رشد کتابداری اجتماعی در ایران سخن گفت و اظهار کرد: کوتاهترین تعریفی که میتوان از کتابداری اجتماعی داشت، میلرساندن کتاب مناسب به اقشار گوناگون جامعه است.
وی افزود: یعنی «اصل کتاب برای همه» موضوعی است که باید به آن ایمان داشت و آن را پذیرفت و این دیدگاه باید بهدرستی در بخشهای دولتی و خصوصی نمود پیدا کند. این پژوهشگر حوزه کودک با اشاره به این که اگر اصل کتاب برای همه را به عنوان یک باور و اعتقاد قبول داشته باشیم، باید بدانیم در اختیار داشتن ابزار مستمر نقد و معرفی کتاب، آشنایی با نیازها و خواستههای جامعه که با هدف گسترش اطلاعات، توسعه حس زیبایی شناسی، تعلیم و تربیت و لذت همراه است، یک دیگاه درست و در بحث گسترش اصل کتاب برای همه موثر است اما گسترش این تفکر با موانعی روبهروست.
انصاری گفت: اولین مانع رشد کتابداری اجتماعی در ایران این است که معرفی و نقد کتاب در ایران بسیار کمرنگ و بیرمق است. کتابهای ارزشمند زیادی در کشور منتشر میشود اما هرگز حرکت نمیکنند و به دست مردم نمیرسد زیرا جریان حرکت کتاب در ایران بسیار ناکارآمد و ضعیف است. جامعه اساسا با فهرست کتابهای منتشر شده در کشور آشنا نمیشود؛ یعنی جامعه نمیداند چه کتابهایی با چه محتوایی برای چه گروه سنی و در چه سطحی در کشور منتشر میشوند.
وی با اشاره به نقش بزرگ کتابهای ماه و مجله «نشر دانش» در معرفی کتاب گفت: نقش این کتابها در معرفی و نقد کتاب انکارنشدنی است؛ اما توزیع و معرفی کتاب در ایران مشکلات زیادی دارد. نقش کتابداری اجتماعی ایران در آموزش کتابداری رسمی ایران بسیار ضعیف وکمرنگ است و جریان انسانگرایی که دربرنامههای کتابداری که به تعبیر توران میرهادی باید به سمت جامعه حرکت کند، در آنها وجود ندارد.
این پژوهشگر علوم کتابداری و اطلاعرسانی عنوان کرد: کتابداری امروزباید پاسخگوی نیاز امروز ایران باشد و برای دانشجویان ملالآور نباشد و حتی برخی از مشکلات فعلی را حل کند. آموزش کتابداری در ایران یکی از عوامل اصلی بازدارنده رشد کتابداری اجتماعی است. مورد سومی که مانع رشد کتابداری اجتماعی در ایران شده، بحث ضعف کتابخانههای عمومی و آموزشگاهی است؛ کتابخانههایی که در تمام ابعاد با جامعه ارتباط دارند اما نقش کمرنگی در جامعه دارند و فعالیتهای کتابداری اجتماعی بهدرستی در این کتابخانهها صورت نمیگیرد.
وی همچنین معذوریت کتابخانهها برای دعوت از نیروهای داوطلب را یک معضل بزرگ دانست و عنوان کرد: در همه جای دنیا نیروهای داوطلب میتوانند زمانی را در کتابخانه حضور پیدا کنند و به کارهای فوق برنامه مانند ترویج خواندن و معرفی کتاب بپردازند.
وی نبودن نمونه را یک کاستی بزرگ در بخش کتابداری اجتماعی دانست و گفت: فقدان نمونه موفق در بخش کتابخانه و کتابداری اجتماعی بسیار حس میشود و به همین دلیل است که ما سراغ نمونههای خارجی میرویم که اصلا تطابقی با نیازهای ما ندارند. هرچند در این میان کتابخانههایی مانند حسینه ارشاد وجود داشت که نمونه یک کتابخانه با مدیریت موفق بود اما آن هم به دلیل تغییر مدیریت، موفق نماند.
انصاری در این نشست از مصاحبه ایبنا با خودش درباره پوری سلطانی یاد کرد و از این که خبرنگار در این مصاحبه بارها از او درباره آرزوی پوراندخت سلطانی پرسید. او در این باره اظهار کرد: در مصاحبه ایبنا و درپاسخ به سوال خبرنگارش درباره آرزوی پوراندخت سلطانی، شعر نادر ابراهیمی که از سوی محمد نوری اجرا شده (ما برای اینکه ایران، خانه خوبان شود) در ذهنم طنینانداز شد و در چند جمله تلاش کردم به این خبرنگار بگویم؛ پوری سلطانی آرزویش این بود که کتابخانه ملی؛ کتابخانه ملی بشود. کتابخانه ملی میتواند نقش حمایتکننده، هدایتگر مسیر و متولی تغییر و تحول کتابخانهها در کشور باشد اما این نقش را هرگز تاکنون ایفا نکرده است.
این پژوهشگر ادامه داد: چهارمین مانع رشد کتابداری اجتماعی در ایران، نقش کمرنگ کتابخانه ملی در این زمینه است. کتابخانه ملی در ایران باید بتواند حامی کتابداری اجتماعی باشد اما این کتابخانه هرگز حامی کتابداری نبوده و نیست.
انصاری پنجمین مانع رشد کتابداری اجتماعی در ایران را بها ندادن بسیاری از مدیران و مسوولان به جریانهای مدنی در ایران دانست و گفت: نهادهای مدنی بهویژه بعد از تاسیس شورای کتاب کودک، رشد چشمگیری داشتند اما متاسفانه این نهادها اکنون تنها هستند و مسئولان بهتر است این جریانها را بشناسند و نقش آنها را در تحول جامعه رصد کنند.
وی در اینباره افزود: اکنون فعالیت مروجان کتابخوانی در کشور که از اقصی نقاطی ایران برای ترویج خواندن و انتقال پیام کتاب باکیفیت، اهمیت کتاب خواندن و اهمیت سواد اطلاعاتی داشتن در کشور تلاش میکنند و از گسترش آن حمایت میکنند، ستودنی است.
شبهای کتابداری ادامه پیدا خواهد کرد
علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا نیز در این نشست با تقدیم این شب به استاد ایرج افشار، از نامداران کتابداری در ایران عنوان کرد: کتاب «تاریخ شفاهی کتابداری ایران» حاصل زحمات چند ساله ابوافضل نجاری است که با ۳۳ نفر از پیشکسوتان کتابداری و در ۳۳ موضوع مختلف مصاحبه کرده است.
وی افزود: مجله بخارا پیش از این نشستها و شبهایی را با موضوع زندهیاد پوری سلطانی در زمان حیاتش، استاد سیدعبدالله انوار و کامران فانی برگزار کرده است و در ادامه این شبها، نشستهای تخصصی کتابداری ایران را برگزار میکنیم. امیدوارم در آینده نه چندان دور، مسائل کتابداری را با حضور نمایندگان دیگری از کتابداری ایران به بحث بگذاریم.
از آموزشهای معلممدار تا قاچاق نسخههای خطی
فریبا افکاری، رئیس کتابخانه دانشکده مطالعات جهان در این نشست درباره آموزش و نقد نسخههای خطی به دانشجویان کتابداری سخن گفت و تاکید کرد: با نگاهی به آموزش روند کتابداری در ایران می توان دریافت که در طول تدریس این رشته در ایران همواره کفه عملی نسبت به کفه نظری سنگینتر بوده و همین امر باعث شده به جای الگوهای شاگردمدار، الگوهای معلم مدارتربیت شوند.
وی افزود: شیوه آموزش نسخههای خطی در آموزش کتابداری ایران یک الگوی معلممدار است و شاگرد در این شیوه تدریس یک موجود منفعل فرض شده است؛ درحالی که بسیاری از صاحبنظران نسبت به این الگو اعتراض دارند و البته در بسیاری از کشورها برای سنگینتر کردن کفه عملی و جنبه شاگردمداری تلاشهایی صورت گرفته است.
افکاری با انتقاد از دیدگاه برخی ازگروههای کتابداری در ایران گفت: گروهی از کتابداران معتقدند که کار بر روی نسخههای کهنه و فرسوده و مشوش؛ کاری ملالآور است که مربوط به نسل گذشته بوده و با ورود کتابخانه دیجیتال و تکنولوژی جدید آنها با نسخههای خطی و قدیمی کاری ندارند.
رئیس کتابخانه دانشکده مطالعات جهان از سواستفاده دلالان سودجو برای قاچاق کتابهای خطی، کمیاب و ارزشمند سخن گفت و تاکید کرد: دلالان سودجو به دلیل آشنا نبودن مردم با نسخههای خطی، اقدام به فروش و قاچاق این نسخههای ارزشمند میکنند؛ درحالی که رسالههای تاریخی و ادبی و هنری زیادی در میان نسخههای خطی منتظر تورق و پژوهشاند.
وی افزود: کتابدار با ذوق و مصحح آشنا به نسخههای خطی میتوانند این آثار قدیمی را از کنج کتابخانه بیرون بکشند و با مرمت و انتشار فهرست این نسخهها را معرفی کنند. افکاری اظهار کرد: نسخههای خطی نیازمند دانش فهرستنویسی و معرفی و شناسایی از سوی پژوهشگران است اما متاسفانه آموزش نسخههای خطی در کشور متولی مشخصی ندارند و موسسات فرهنگی و کتابخانهها بنابه نیازهای خود اقدام به برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی برگزار میکنند. هرچند نفس این کار خوب است اما زیانهایی هم دارد.
وی افزود: مراکز کتابخانهای و فرهنگی منابع تولیدی با کیفیت از نظر کتابشناسی متون و نسخهشناسی ندارند و بدون در نظر گرفتن سطح مخاطبان و کاربران و همچنین بودن داشتن منابع معتبر، تنها در برابر دریافت وجهی، به ارائه گواهینامه و مدرک به مخاطبان اکتفا میکنند.
شکاف و انقطاع نسلهای کتابداری در ایران نگران کننده است
بهار رهادوست، کتابدار، نویسنده و شاعر ایرانی در این نشست گفت: شکاف نسل ها در کتابداری بهمعنای ناهمسازی نسلهایی است که در یک حرفه و رشتهاند اما زبان مشترکی ندارند.
وی با بیان این که مرور فعالیت چهار نسل کتابداری در ایران نشان میدهد که فعالیتهای نسل اول و دوم کتابداری با روند فعالیتهای نسل سوم و چهارم کتابداری نه تنها متفاوت است؛ بلکه گاهی سردرگمیهایی در نسل جدید کتابداری بهچشم میخورد که بسیار نگرانکننده و یادآور انقطاع نسلهای کتابداری است.
رها دوست به چند ویژگی اشاره کرد که در نسل اول و دوم کتابداری ایران وجود داشت اما در نسل سوم و چهارم وجود ندارد و سپس گفت: امید اجتماعی، انگیزه و عشق به کتاب، اعتلای کتاب و کتابخوانی، جامعهگرا بودن و مفید دانستن رشته کتابداری برای جامعه از جمله ویژگیهای نسل اول و دوم کتابداران ایران بود.
این نویسنده و شاعر افزود: نسل اول و دوم کتابداری در ایران به تکنولوژی دسترسی نداشتند یا برایشان نوظهور بود. این نسلهاt حرفهگرا بودند و با هدف تربیت کتابداران حرفهای برای کتابخانههای پویا آموزش میدیدند.
این کتابدار عنوان کرد: نسلهای اول و دوم در پژوهشهای خود دربند روششناسی نبودند و به فکر تولید ابزارهای مورد نیاز و تحقیقات توسعهای برای کتابخانه بودند؛ درحالی که در نسلهای بعدی، روششناسی و پژوهشهای کمی، رونق گرفت و نیازهای اصلی جامعه و پژوهشهای اصلی و گرهگشا به فراموشی سپرده شد.
انگلستان یکی از خاستگاههای کتابخانههای عمومی جهان است
یزدان منصوریان، دکتری تخصصی علوم کتابداری و اطلاعرسانی از دانشگاه شفیلد انگلستان در این نشست از تجربیات خود در رشته کتابداری و اطلاعرسانی و تحصیل در انگلستان سخن گفت، از وضعیت کتابخانهها در انگلستان صحبت کرد و ادامه داد: در مهرماه ۱۳۸۱ برای ادامه تحصیل در رشته کتابداری راهی انگلیس شدم. باید بدانیم کتابداری در انگلستان در قامت یک رشته و حرفه دانشگاهی به ثبات رسیده است و کتابداران نیازی به معرفی رشته و حرفه خود و اثبات اهمیت کار خود در جامعه ندارند.
وی با بیان اینکه انگلستان یکی از خاستگاههای کتابخانههای عمومی در جهان است و مردم هم با اهمیت کتابداری در این کشور آشنا هستند، اظهار کرد: مردم در این کشور با کتابخانههای عمومی به عنوان یک کانون فرهنگ و اجتماعی پیوند دارند و در عین حال از اهمیت کتابداری و اطلاعرسانی خبر دارند.
منصوریان در این نشست با بیان این که کتابخانههای عمومی در انگلستان در عمل برای همه مردم است و به همه گروهها خدمات میدهد، عنوان کرد: عضویت در کتابخانههای عمومی انگلستان رایگان و مادام العمر است و خدماتی برای افراد با محدودیتهای جسمی و اجتماعی مانند آوراگان، فقیران و پناهجویان پیشبینیشده است.
وی درباره ویژگیهای دیگر کتابخانههای انگلیس گفت: کتابخانههای عمومی در این کشور مستقل از دولتهای مرکزی هستند و همین مساله و نوع اداره کتابخانهها به آنها امکان بروز فعالیتهای خلاقانه و دخیل کردن مشارکت مردم در برنامهریزی کتابخانه را فراهم میکند.
کتابداری در ایران و طرح چند سوال
ابوالفضل نجاری، کتابدار کتابخانه امیرکبیر در اواخر این نشست با اشاره این که ۳۰ سال فعالیت در حوزه کتابداری، پرسشهای زیادی را برایش ایجاد کرده است، گفت: نمونهای از این پرسشها را با شما مطرح میکنم؛ مانند اینکه اگر کتابخانه و کتابدار، دستیار پژوهشگر نویسنده معلمان استادان و دانشآموزان و دانشجویان است، آیا حل کردن مساله کتابداران، حل مسائل تمام این گروهها و مسائل ملی ما نیست؟
وی افزود: سوالهای دیگری که در این زمینه مطرح میَود، این است که اگر کتابداری ایران مساله دارد، آیا ریشه این مساله در تاریخ کتابداری نیست؟ آیا بدون دانستن تاریخ میتوان مسائل کتابداری ایران را حل کرد؟ اگر کتابداری ایران نیاز به تاریخ و شناسنامه دارد، آیا بدون دانستن تاریخ و شناخت شخصیتهای اثرگذار آن میتوان برای کتابداری ایران شناسانامه و هویت ساخت؟ یا موسسان و اثرگذران در بخشهای مختلف کتابداری چه کسانی بودند و چه فرجامی داشتند؟
گردآورنده کتاب «تاریخ شفاهی کتابداری ایران» تاکید کرد: پاسخ این پرسشها را میتوان در تدوین این کتاب یافت. این کتاب چراغی را برای کتابداری و اطلاعرسانی نوین ایران روشن کرد و آن را در اختیار نسل جدید کتابداران قرارداد.
نجاری درباره این کتاب افزود: این کتاب ۳۳ مصاحبه دارد و ۳۱ گفتوگو این کتاب را شخصا انجام دادم و دو گفتوگو از پیشکسوتان درگذشته در این مجموعه را از منابع دیگر وام گرفتم.
وی درباره این دو گفتو گو اظهار کرد: گفت و گو با بدری آتابای درباره کتابخانه سلطنتی از مجموعه تاریخ شفاهی ایران هاروارد و گفتوگو با لیلی ایمن یا آهی درباره ادبیات کودکان را از کتاب «تاریخ ادبیات کودکان» وام گرفتم.
بخش توسعه مهارتهای خدمتی کتابداران مغفول مانده است
ابراهیم افشار، پژوهشگر حوزهه کتابداری و اطلاعرسانی نیز در این نشست عنوان کرد: در طول ۲۰ سالی که در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی فعالیت دارم، همواره به همکارانم توصیه میکنم نسبت به توسعه و پرورش مهارتهای خدمتی دانشجویان رشته کتابداری و دانشآموختگان این رشته توجه ویژه داشته باشند.
این پژوهشگر تاکید کرد: آموزش کتابداری نوین در ایران از نیمه دهه ۴۰ در دانشگاهها آغاز شد و در سه دهه نخست آن سالها، تاکید زیادی بر انتقال تکنولوژی و فنون کتابداری از خارج به ایران شد که بهطور خاص در زمینه سازماندهی اطلاعات وارداتی موفق بودیم.
افشار عنوان کرد: اکنون سالهای متمادی است که فهرستنویسی آثار و نمایهسازی بر اساس استانداردسازی جهانی صورت میگیرد.
وی گفت: دانش و فن کتابداری دو بالی هستند که خدمت کتابداری را تقویت میکنند اما دغدغه من این است که در برنامههای اولیه آموزش رشته کتابداری و حتی سرفصلهای اخیر آموزش کتابداری در ایران به پرورش مهارتهای خدماتی دانشجویان کتابداران و دانشآموختگان این رشته توجه نمیکند و رصد کردن این مبحث؛ اولویت و حتی در لیست برنامههای سیاستگذاران و برنامهریزان حوزه کتابداری نیست.
در نشست شب کتابداری ایران مطرح شد؛
نشست «شب کتابداری ایران» به همت بخارا برگزار شد و کارشناسان در این رویداد مجازی به مسائل کتابداری در ایران؛ از خلا آموزشی گرفته تا بیتوجهیهای پژوهشی در این حوزه، اشاره کردند.
ارسال توسط : admin
ثبت دیدگاه