ابوالقاسم فردوسی طوسی شاعر حماسهسرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران، است، طبق گفته اکثریت اهل فن، فردوسی بزرگترین سرایندهٔ پارسیگو است که از شهرت جهانی نیز برخوردار بوده و به حکیم سخن و حکیم طوس شهرت دارد.
وی در سن سیسالگی به نوشتن شاهنامه که یکی از بزرگترین نوشتههای ادبیات کهن پارسی است روی آورد.
فردوسی در شاهنامه، فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ ایران پس از اسلام پیوند دادهاست؛ از شاهنامه برمیآید که فردوسی از آیینهای ایران باستان مانند زروانی، مهرپرستی و مزدیسنا اثر پذیرفته، هرچند برخی پژوهشگران سرچشمهٔ این اثرپذیریها را منابع کار فردوسی میدانند، که او به آنها بسیار وفادار بودهاست، همچنین وی به دلیل خاستگاه دهقانی، با فرهنگ و آیینهای باستانی ایران آشنایی داشت.
شعر حماسی که در شاهنامه نمونههای بسیاری از آن وجود دارد، در ادب پارسی، در برابر شعر غِنایی جای داشت؛ گونهای از شعر که در شعر عرب، ناشناخته و بهطور کامل ایرانی و نشانگر پیوستگی ادبیات پیش و پس از اسلام بود.
در شاهنامه فردوسی به اسطورههای بسیاری اشاره شده است که به جرعت میتوان گفت اگر شاهنامه نبود امروز هیچ نامی از این اسطورهها در میان نبود.
شاهنامه تقویم مصور حماسه، تاریخ و فرهنگ ایران زمین است
شاهنامه کتاب داستانهای کهن ایرانی، آداب و رسوم و به نوعی تقویم مصور حماسه، تاریخ و فرهنگ ایران زمین است.
سرزمین پهناور ایران در طول تاریخ، تلخ و شیرین بسیاری را چشیده و فراز و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده و همیشه مورد طمع غیر ایرانیها بوده است؛ به همین دلیل اگر آثاری همچون شاهنامه در تاریخ ایران وجود نداشتند امروز زبان فارسی به طور کلی از بین رفته بود.
شاهنامه به حدی در ادبیات فارسی تاثیرگذار بود که محمد حسنین هیکل یکی از برجستهترین نویسندگان مصری در توصیف فردوسی و در پاسخ به سوال عربزبان شدن مصریها، گفته است: «ما عرب زبان شدیم برای اینکه فردوسی نداشتیم…»
همچنین دکتر خالقی مطلق، شاهنامه پژوه و مصحح معتبرترین نسخه شاهنامه فردوسی به عنوان یک ایرانی معتقد است که: “ما ملیت خودمان را مدیون زبان فارسی هستیم و زبان فارسی را نیز تا اندازه زیادی مدیون شاهنامه فردوسی هستیم.”
مهدی شریفیان، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینا نیز در این راستا، اظهار کرد: حکیم فردوسی عامل استحکام و قوت زبان فارسی بوده، به گونهای که اگر شاهنامه سروده نمیشد، از این زبان اثری به جای نمیماند و مانند سایر کشورهای تصرفشده، زبان قومی به کنار رانده میشد و مردم به زبان دیگری سخن میگفتند و مینوشتند.
صفویه، دوران اوج شاهنامه در ایران
دوران صفوی شاهد بازسازی وحدت سیاسی، مذهبی و نظامی ایران بود؛ صفویان در قلمرو امور اجتماعی نوعی یکپارچگی فرهنگی را به وجود آوردند که زمان خود را از ادوار گسیخته و نابسامان گذشته جدا ساختند و به مصائب گذشته پایان بخشیدند یکی از عوامل موثر در پایان دادن به این وضعیت توجه صفویان به ایجاد ملتی واحد با مسولیتی واحد حول محور هویت ملی ایران بود، در این راستا توجه به شاهنامه به عنوان سند هویت ملی ایران مورد توجه قرار گرفت و از همان ابتدا توجه به شاهانه افزایش یافت.
توجه صفویان به شاهنامه باعث سروده شدن منظومههای پهلوانی و تاریخی شد که این امر به خاطر توجه شاهان صفوی به شاهنامه بود و به عنوان مثال میتوان به شاهنامه هاتفی، شهنامه ماضی، شهنامه نواب عالی، شهنامه قاسمی، جنگنامه کشم و جرون نامه باقی اشاره کرد که در وصف پادشاهان صفوی به سبک و سیاق شاهنامه سروده شدهاند.
صفویان با توجه به این که شیعه و ایرانی بودند، توجه خاصی به فردوسی کردند که تا امروز ادامه یافته است؛ شاه اسماعیل یکم علاقهٔ ویژهای به شاهنامه داشت و خواندن اشعار شاهنامه در میان قزلباشان و قبایل مختلف ایران مرسوم بود و شاه اسماعیل نام فرزندان خود را نیز از نامهای شاهنامه انتخاب کرد (تهماسب، بهرام، القاس و …). ولی پس از مرگ او رسم شاهنامهخوانی در ایران جدی گرفته نشد و کمرنگتر شد.
اما متاسفانه در جامعه امروز و به خصوص با گسترش فضای مجازی شاهد برخی اصطلاحهای خاص و غلطهای املایی فاحش هستیم که هر چقدر هم نسبت به آنها تذکر داده شود، گوش شنوایی وجود ندارد.
ولی باید بدانیم که نابودی یک زبان از همین جریانها آغاز میشود؛ شاید گروهی که به راحتی از کنار تخریب زبان فارسی میگذرند و معتقدند در این مضوع زیاد از حد جدی هستیم، از رنجها و تلاشهایی که در طول تاریخ برای احیای زبان فارسی شده است، بیخبر هستند.
در این راستا و در مقابل این کاستی نمیشود تنها انگشت اتهام و کمکاری را به سمت عده و گروه خاصی گرفت بلکه در این موضوع به دلیل اینکه زبان و ادبیات فارسی یک بحث ملی است، باید همهگان تلاش کنند، از نهادهای فرهنگی، سلبریتیها، اصحاب رسانه و برنامههای تلویزیونی گرفته تا مردم عادی در صفحات مجازی و گفتمانهای عادی در محافل خودمانی در این حوزه دارای وظایف کم و زیادی هستند.
ثبت دیدگاه