تاریخ‌گریزی که از تاریخ نوشت
شناسه : 930
2
احمد اکبرپور از نوشتن رمان خود با عنوان «پدرام‌السلطنه و سلفی با قبله‌ عالم» برای نوجوانان خبر داد.
ارسال توسط : منبع : ایسنا
پ
پ

به گزارش ایوان کتاب این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان درباره کتاب جدید خود و نوشتن رمان تاریخی برای بچه‌ها که به‌نظر می‌رسد با تاریخ رابطه خوبی ندارند، گفت: خودم یکی از این تاریخ‌گریزها بوده‌ام؛ در کتاب‌های درسی واقعا علاقه‌ای به تاریخ نداشتم. سال‌ها گذشت تا یک‌سری کتاب خواندم که با استفاده از تاریخ، ادبیات مطرح بود؛ مثلا کارهای هوشنگ گلشیری، رضا براهنی و بعدها حمیدرضا شاه‌آبادی  که توانست در حوزه کودک و نوجوان، رمان تاریخی بنویسد و احمد عرب‌لو هم کارهایی انجام داد و این بود که من هم دوست داشتم از زاویه خودم درباره تاریخ بنویسم.

او با بیان این‌که کتابش رمان تاریخی نیست، اظهار کرد: کارم یک راه دیگر است، نه راهی که دیگران رفته‌اند، من دوست داشتم این راه دیگر را بروم. اعتقاد دارم رمان تاریخی ننوشته‌ام و  معتقدم از تاریخ فضای ادبیات خلق کرده‌ام، تا ۵۰ درصد  به تاریخ وفادار بوده‌ام و بقیه‌اش تخیل خودم است. فرق کتاب من با رمان تاریخی این است که شاید رمان تاریخی صددرصد به تاریخ وفادار است اما من صددرصد به تاریخ وفادار نیستم ولی صددرصد به ادبیات وفادارم. این کتاب بیشتر ادبیات است اما در عین حال  یک نوجوان می‌تواند یک روند تاریخی را هم ببیند. فکر می‌کنم این کتاب بچه‌ها را به تاریخ علاقه‌مند می‌کند البته این حدسی است که زمان آن را ثابت می‌کند.

اکبرپور درباره عنوان کتاب «پدرام‌السلطنه و سلفی با قبله‌ عالم» درباره این‌که سلفی پدیده‌ای نوظهور است و آیا عنوان کتاب با ماجرای اولین سلفی ایران ارتباطی دارد، توضیح داد: اولین عکس‌های سلفی که ما می‌بینیم، کار قبله عالم است و با آن عکس معروف ناصرالدین شاه هم شوخی کرده‌ام. البته آن ماجرا خیلی استناد تاریخی ندارد اما خب دوست داشتم یک نسل معاصر را به تاریخ وصل کنم، یعنی تنها کتاب تاریخ نباشد و از دنیای امروز  و دغدغه‌های جوان امروزی که موبایل و ارتباطات امروزی دارد بگویم. همچنین می‌خواستم به تاریخ نگاه انتقادی داشته باشم؛ در جایی از کتاب ناصرالدین شاه به پدرام می‌گوید من حکم قتل امیرکبیر را داده‌ام اما تو می‌توانی سریع بروی و حکم جدید را برسانی که اعدام نشود. در این کتاب یک‌جورهایی با تاریخ چالش داریم. امیدوارم نوجوانان این کتاب را بخوانند و ببینم آن‌ها چطور به تاریخ نگاه می‌کنند، آیا همان‌طور که خودم تاریخ‌گریز بودم، آن‌ها هم تاریخ‌گریز خواهند بود؟  آیا بچه‌ها به سمت تاریخ می‌آیند؟ معتقدم اگر ما تاریخ خود را نشناسیم، تاریخ را تکرار می‌کنیم. سعی کرده‌ام در این کتاب، شناخت تاریخ اتفاق بیفتد.

 او درباره این‌که آیا در کتاب در حال رفت و برگشت به تاریخ گذشته و حال خواهیم بود، بیان کرد: دقیقا به این نحو است؛ یک نوجوان امروزی که عشق تاریخ است دختری را دوست دارد که از بچگی با او بزرگ شده است. او در تاریخ خوانده که ناصرالدین شاه به شیراز آمده و دو روزی هم هست که این دختر جواب تلفن او را نمی‌دهد. او همچنین در تاریخ خوانده ناصرالدین شاه به هر شهری که می‌رفته یک زن می‌گرفته و با خود می‌گوید ناصرالدین شاه، ساغر ما را هم گرفته و ماجرا از این‌جا شروع می‌شود. به دنبال این ‌بودم که در این ‌کتاب به جنبه‌های مختلف ناصرالدین شاه بپردازم زیرا این فرد هم شاعر بوده، هم طراح بوده، هم عکاس بوده و در عین حال دیکتاتور هم بوده است، چگونه می‌شود بدون این‌که این آدم را قضاوت کنیم، درباره‌اش حرف بزنیم.

اکبرپور درباره این‌که آیا این کتاب چندجلدی خواهد بود، گفت: من کتاب دوم را تقریبا تمام کرده‌ام؛  کتاب دوم درباره زندگی کریم‌خان زند و آغامحمدخان قاجار است. داستان از جایی شروع می‌شود که کریم‌خان زند به پیروزی می‌رسد، سران ایل قاجار را نابود و بچه‌های آن‌ها را در ارگ کریم‌خان حصر می‌کند و عمه‌شان را به زنی می‌گیرد. دوست دارم با خیلی از پادشاهان این بازی شکل بگیرد. روند تاریخی در کتاب‌ها رعایت نشده زیرا هرکدام از کتاب‌ها شخصیت خود را دارند و فقط پدرام شخصیت ثابت است که فردی امروزی و عشق تاریخ و پادشاهان است.

تاریخ‌گریزی که از تاریخ نوشت

 انتهای پیام

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.