به گزارش ایوان کتاب؛ محمد ترمذی در گفتوگویی درباره وجود و ریشه زبان فارسی در ازبکستان گفت: زبان و ادبیات فارسی در ازبکستان تاریخی دیرینه دارد. در اوایل بعد از اسلام، قرن ۱۰ میلادی، بهخصوص از زمان حکومت سامانیان، در سمرقند و بخارا زبان فارسی حاکم بود. در همین دوره بود که زبان و ادبیات فارسی با نام زبان دری متداول شد و در شهرهای بخارا، سمرقند و تِرمِذ بهعنوان زبان رسمی در بین مردم مرسوم شد. ابنبوقرن (تاریخنگار عربی) در کتابش «الممالیک و المسالیک» که به زبان عربی است، درباره شهرهای ماوراءالنهر اطلاعات دقیقی میدهد و درباره بخارا میگوید؛ «بخاراییها با زبان سعودی صحبت میکنند و با زبان دری یک مقدار شکسته صحبت میکنند؛ یعنی زبان دری که امروزه تاجیکستانیها، تاجیکی و ایرانیها فارسی و افغانستانیها دری میگویند، زبانی از یک ریشه است و با این سه نام در سه کشور به رسمیت شناخته شده است.».
وی ادامه داد: این زبانی است که براساس زبان فارسیِ میانه با یک مقدار اختلاف با زبان سعودی و خوارزمی که در آن زمان بودند به وجود آمده است؛ البته در ترکیب خود کلمات زیادی از عربی را هم گرفته است. یعنی براساس زبان فارسی، باختری، سعودی و تا حدی خوارزمی زبانهای ایرانی شرقی محسوب میشدند. منتهی با اشتراکات زبان عربی و از این به بعد بهنام دری مرسوم و معروف شد و در همان زمان سامانیان بود که حنظله بادغیسی از خراسان و ابوحفص سغدی از سمرقند و ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی از توابع سمرقند به دنیا آمدند و آنها اولین شاعران این زبان بودند. البته در شعرهای باقی مانده از آنها کمتر نام فارسی یا دری را میبینم؛ اما همان زبانی است که مردم ایران و افغانستان و تاجیسکتان و تاجیک ازبکستان با آن میخوانند و مینویسند و آن را زبان مادری خود میدانند.
این شاعر ازبکستانی با اشاره به زمان رودکی گفت: خلق آثار ادبی در زمان رودکی به اوج کمال رسید. پس ما ابوعبدالله رودکی را پدر زبان فارسی میخوانیم. این در صورتی است که بنابر نظر اکثر محققان ۱۵۰ سال پیش از رودکی ادبیات فارسی به وجود آمده است. بعید است که رودکی بدون سابقه زبان ادبی یکمرتبه در این زبان به قله اوج برسد. البته رودکی بسیاری از ژانرهای شعر را به کمال رساند. یعنی عنصرهای غزل و قصیده در زمان رودکی تکمیل شد. در برخی از ادبیات عامیانه سمرقند و بخارا در عهد اصطلاح عرب گواهی میدهند که زبان فارسی در اول حمله عرب به ایران بوده است و این نشان میدهد که زبان فارسی ۱۵۰ سال قبل از زمان سامانیان در ایران بوده است. در تمام قرون وسطی میبینم که صدها نویسنده و تاریخنگار و … از شهرهای ترمذ، سمرقند، بخار، بلخ، قبادیان و … برخواستهاند. همین ریشههای عمیق و دلبستگی به تاریخ امروز هم در بین عدهای از روشنفکران تاریخ در تاجیک ازبکستان وجود دارد و به زبان پدری و مادری خود ارج میگذارند و میخواهند که در مدرسه با زبان فارسی صحبت کنند و درس بخوانند.
وی افزود: حنظله بادغیسی، ادیب صابر ترمذی، عروضی سمرقندی، سوزنی سمرقندی، شوکت بخارایی و محمد عوفی بخارایی اولین تذکره فارسی لبابالالباب را نوشتهاند. بدرالدین چارچی بهعنوان وارثان حقیقی ادبیات فارسی آثار منظور و منثور فارسی را خلق میکنند.
محمد ترمذی در توضیح وضعیت زبان فارسی در ازبکستان گفت: در حال حاضر در برخی مناطق ازبکستان از جمله سمرقند و تا حدی در بخاری و بیشتر در ترمذ ادیبانی داریم که به زبان فارسی شعر میسرایند و داستان مینویسند و با این زبان صحبت و رسم و آیینهای خود را برپا میکنند. حتی با این زبان خواب میبینند. «بدوّ شأن» مجموعهای از خوابهای حکیم الترمذی است. در یکی از خوابهایش به او میگویند «نگینی بر تو دادیم». آیا میشود انسان عرب باشد و در خواب با او فارسی صحبت کنند؟ وقتی در خواب با کسی فارسی صحبت میکنند که آن زبان، زبان مادریاش باشد. این امر نشان میدهد که حکیم الترمذی هم که در قرن نهم میلادی بوده در خانواده فارسی زبان بوده و با احتمال قوی بنا بر رسم روزگار آثارش را به عربی نوشته است. نوروزنامهای به نثر فارسی به او نسبت دادهاند که اگر درست باشد تاریخ نثر فارسی به قرن نهم میلادی میرسد. بعید هم نیست. چون قبل از آن نوروزنامه و حتی قبل از شاهنامه منظور فردوسی، شاهنامه منثوری هم وجود داشته است. حال سؤالی که در ذهن پیش میآید ابن است که آیا میتوان فرهنگ و زبان فارسی را با این قدمت از بین برد؟
وی ادامه داد: در ازبکستان کنونی اکثر جمعیت را ازبکها و بعد تاجیکها تشکیل میدهند که دین و فرهنگشان به هم گره خورده است. منتهی با دو زبان صحبت میکنند. یک، تاجیکی که همان فارسی است و دیگری ازبکی که منسوب به ترکی جغتایی است. زبانهای ترکی خیلی از هم فاصله دارند؛ اما زبانهای فارسی از هم فاصله ندارند بلکه گویشهای متفاوتی دارند. متأسفانه در صد سال اخیر ما ارتباطی با ایران نداشتم و امکان رفتوآمد متقابل وجود نداشت و این سبب گسستگی بین دو کشور شد. الحمدالله بعد از فروپاشی شوری این امکان فراهم شد و ما توانستیم به بهانههای مختلف از جمله جشنواره شعر فجر ارتباطات خوبی را با کشور و مردم ایران برقرار کنیم. ما در یک هفته به دورترین نقطه ایران، تنگه ابوموسی رفتیم. من از تاشکند سرد رفتم به بندرعباس گرم و این تجربه خیلی برای من جالب بود. و بعد رفتیم شهر عارف قزوینی و عبید زاکانی.
این شاعر تصریح کرد: ما در ازبکستان در اوایل حدود پنجاه مدرسه تاجیکی داشتیم. بعدها که بحث زبان ملی و دولتی مطرح شد این مدارس کمتر شدند و بعد از فروپاشی شوروی ۲۶۰ مدرسه با زبان تاجیکی یا فارسی و رسمالخط سریلیک به وجود آمد.
وی ادامه داد: اکنون به غیر از ۲۶۰ مدرسه که به زبان فارسی تاجیک است چندین دانشگاه با گونههای زبان فارسی وجود دارد؛ با نام فارسی و دری در دانشگاه خاورشناسی تاشکند که خودم در آنجا تدریس میکنم. در دانشگاه یک بخشی است بهنام «تکنولوژی، ایران، افغان» یک گروه فارسی میخوانند و گروهی دیگر دری. من به آنها ادبیات عرفانی یاد میدهم. و از آنها تفاوت فارسی و دری را میپرسم. آنها نمیتوانند پاسخ دقیقی بدهند. حق دارند چون در حقیقت این دو زبان باهم فرقی ندارند.
محمد ترمذی در پایان گفت: در حال حاضر حدود پانصد نفر شاعر و نویسنده مشغول خلق آثار منظوم و منثور به زبان فارسی هستند. حدود پانزده نفر عضو اتحادیه نویسندگان ازبکستان و پانزده نفر عضو اتحادیه نویسندگان تاجیکستان هستند که من هم عضو هردو اتحادیه هستم.
ثبت دیدگاه